ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 21 ساله )

سلام همسرم خیلی اهل کمک به دیگران و فداکاری و کمک به بچه یتیم ها هستن اما من نسبت به اینکه همسرم برا کسی غیر ازمن وقت بذاره حساسم.با وجود اینکه مدیریتش برا انجام همه کاراش خوبه . و خودشم میگه اگه تو راضی نباشی نمیرم در س نیست که برم.بعضی خانمارو میشناسم که روی این چیزا تو زندگیشون حساسنمثلا صب زود پا میشه بچه داداششو میرسونه مدرسه. اما من فکر میکنم چون خودم یه مقدار بی برنامه هستم و وقتم و به اندازه ایشون مدیریت نمیکنم نسبت به ایشون حساسم.
لطفا راهنمایی بفرمایید ازینکه نسبت به یه سری چیزا حساسم رنج میکشم .نمیدونم حتی حساسیت هام بجاست یا بیجا.درباره بعضی حساسیت هام هم نمتونم باهاش صحبت کنمچون به نظرم زشته ممکنه دیدگاه منفی بهم پیدا کنه.خیلی فکر میکنم و اذیتم واقعا


مشاور (علی محمد صالحی)

با عرض سلام و احترام.
اولا ازدواج شما رو تبریک میگم و امیدوارم که زندگی خوشبخت و سعادتمندی داشته باشید. و خدا رو شکر که همسر خوب و مناسبی رو انتخاب کردید و از همسرتون راضی هستید.
یه نکته ای که خوبه توجه کنید اینه که زن و شوهری که بینشون احساسات و عواطف قوی وجود داره و همدیگه رو خیلی دوست دارند، یک حس تملک هم نسبت به همسرشون احساس میکنن، و میخوان که همسرشون به هیچ کس و هیچ چیزی بغیر اونا توجه نکنه، بخصوص خانمها نسبت به شوهرش این حس رو بیشتر تجربه میکنن، یعنی همین که میبینن مثالا شوهرشون به خواهر – برادر کوچکترش یا خواهر زاده یا برادرزاده هاش توجه میکنه یا با اونا بازی میکنه یا مانند نمونه ای که شما مثال زدید به مدرسه میرسونه، احساس بدی پیدا میکنه و تا حدی ممکنه ناراحت بشه که چرا شوهر من، به کس دیگه ای داره توجه میکنه یا کمک میکنه، یا حتی ممکنه بخاطر این مسئله با شوهرشون درگیر بشند و تنش پیدا کنند، پس اولا این حس و افکاری که شما بخاطر کمک همسرتون به برادرزاده اش، پیدا میکنید طبیعیه و در واقع بخاطر اون حس تملکی هست که شما نسبت به شوهرتون دارید و نمیخواهید او به کس دیگه ای بغیر از شما توجه یا محبتی بکنه، اما به چند نکته در این زمینه باید توجه کنید:
نکته اول: درسته که شما خیلی همسرتون رو دوست دارید و حتی وقتی از هم جدا میشید گریتون میگیره، اما باید توجه کنید که زن و شوهر بعد از ازدواج، علاوه بر اون مشترکات، احساس تعلق شدید، عواطف و مسائل دیگه ای که به هم پیدا میکنند، هنوز هم یک زندگی شخصی دارند، و قرار نیست زن و شوهر بعد از ازدواج صد در صد یکی بشند، بلکه زن و شوهر بعد از ازدواج هم، دوتا زندگی دارند:
 یکی زندگی مشترک، که اونا در این زندگی مشترک، وظایف و حقوق خاصی نسبت به هم دارند، و یکی زندگی خصوصی، که هریک از زن و شوهر در زندگی خصوصی میتونن به علایق، نیازها و مسائل شخصی خودشون توجه کنند، مثلا شما بعد از ازدواج دوست دارید در زمینه هنری یا مهارتی پیشرفت کنید، خوب بعد از انجام وظایف همسریتون، میتونید در این زمینه فعالیت کنید و پیشرفت کنید یا شوهر شما میخواد هر هفته باشگاه ورزشی بره، خب بعد از انجام وظایف میتونه بره، اما اگر زن و شوهر به نیازها و علایق همسرشون که جزء زندگی مشترکشون نیست و جزء زندگی خصوصی شونه، توجه نکنند و احترام نذارند، رضایتمندی اونا از هم کم میشه و در زندگی مشترکشون احساس رضایت نمیکنن، تصور کنید شما علاقه زیادی دارید که مثلا در زمینه نقاشی پیشرفت کنید و در آینده نقاش بزرگی بشید ولی همسر شما بدون دلیل موجه به شما این اجازه رو نده، یا برعکس همسر شما میخواد در زمینه ورزش شنا، فعالیت حرفه ای داشته باشه یا به یتیمان کمک کنه، ولی شما بدون دلیل، مخالفت کنید و هر دفعه با او تنش و اختلاف داشته باشید، طبیعی هست که رضایت شما از هم کم میشه و در زندگی مشترک احساس رضایت زیادی نخواهید داشت، پس زن و شوهر علاوه بر زندگی مشترک، زندگی خصوصی هم دارند یا به تعبیر دیگه علاوه بر حریم مشترکی که بینشون هست یک حریم خصوصی هم دارند که باید به حریم خصوصی هم احترام بذارند، منظور من اینه که شما بیان کردید «همسرم واقعا برای من وقت میذارن و به فکر زندگیشون هستن» یعنی شوهر شما به زندگی مشترکش توجه داره، و براش مهمه، و اون بخشی که برادرزادش رو میبره مدرسه یا به خانواده خودش توجه میکنه میشه جزء زندگی یا حریم خصوصیش، که اگر شما به اون بخش زندگی همسرتون احترام نذارید ممکنه شما دچار مسئله یا تنشی بشید، من گفتم یک بخشی از این افکار شما، بخاطر همون حس تملک و دوست داشتن عمیقی هست که نسبت به شوهرتون دارید، ولی شما باید توجه کنید که بعد از ازدواج قرار نیست شوهر من، خانواده، نزدیکان، علایق و مسائل دیگش رو بخاطر من کنار بذاره و فقط به من توجه کنه، مگر اینکه با زندگی مشترک تضادی داشته باشه و مانعی برای زندگی مشترک باشه که در اینصورت بخاطر اهمیت زندگی مشترک و حفظ اون باید جدی تر بررسی بشه.
همانطور که شما هم نمیتونید خانواده، نیازها و علایق قبل از ازدواجتون رو رها کنید، پس به حریم خصوصی همسرتون احترام بذارید. اما راجع به اینکه بیان کردید پرسیدید «اگه من وسیله ای چیزی لازم داشته باشم ازشون بخوام برام بخرن ایا حس مادی گرا بودن و پر توقع بودن در ایشون ایجاد نمیشه؟» اینکه آیا همسر شما نسبت به شما حس مادی گرا بودن میکنه یا خیر، بستگی به همسر شما داره، اما به نظر میرسه با توجه به اینکه با شوهرتون صحبت کردید که ماهانه مبلغی پول رو برای لباس و ارایشگاه به حساب شما بریزن، و حتی همسر شما نظر خودتون هم درباره مبلغش سوال کرده، ممکنه برداشت شوهر شما این بوده که با پرداخت ماهانه این مبلغ، دیگه نیازی نیست پول بیشتری به شما پرداخت کنه، و اگر همون مبلغ برای کارهای دیگه شما هم کافی هست، ممکنه اون حسی که گفتید سراغ شوهر شما بیاد، اما باز هم میتونید در مورد همین مسئله با همسرتون بصورت شفاف صحبت کنید و در ابتدا از او بخاطر پرداخت ماهانه تشکر کنید و بگید ممنونم که حتی نظر من رو پرسیدی که ماهانه چقدر پول بریزم، و خیلی خوبه که من به تو تکیه دارم و خیالم راحته، ولی گاهی وقتها اون پول کفایت نمیکنه، میخواستم بدونم اگر چیز اضافه تر خواستم میتونم از شما بخوام یا خیر؟، یا میتونید اگر واقعا اون مبلغ کمه، از همسرتون بخواهید که ماهانه کمی بیشتر به حساب شما پول بریزه.
موفق و شاد و پیروز باشید

بیشتر بخوانید:
خصوصیات افراد خیلی حساس